جاده

جاده و عشق مهیاست بیا تا برویم ...

جاده

جاده و عشق مهیاست بیا تا برویم ...

از والیبال آموز این سبک عمل ...

از همان ابتدای برنامه گل از گلش شکفته بود، از اتفاقی نادر در ورزش می گفت. شوق و خنده و ذوق از لبانش و از صورتش دور نمی شد. چه اتفاقی افتاده بود؟

شفیع از مجریان قدیمی سیماست. یکی مانند حاج آقا قرائتی که هم خودش و هم برنامه اش بیش از سی سال است که قدمت دارند. ورزش و مردمش را آن وقت ها (دهه 60) یکشنبه ها و در انتهای شب به روی آنتن می برد. ( ساعت 10 شب در آن زمان، خیلی آخر شب بود برای خودش) ما هم که کلا ورزشی – فرهنگی؛ نمی توانستم تنها برنامه ورزشی تلوزیون را نبینم.

یک شب را خوب یادم هست که چه شعفی داشت جناب شفیع از اعلان یک خبر: پیروزی بزرگ ایران در برابر ژاپن. تیم والیبال جوانان ایران موفق شده بود ژاپن را با نتیجه 3-1 شکست دهد. نه اینکه قهرمان شده باشد، نه! فقط اینکه برای اولین بار تیمی از ایران توانسته بود تیمی از والیبال ژاپن را ببرد.

آن موقع قدرتهای والیبال آسیا عبارت بودند  از ژاپن، کره جنوبی و چین. تیم ایران برای کسب چهارمی آسیا معمولا با پاکستان نبرد می کرد. آن زمان گذشت و گذشت تا رسیدیم به اکنون ...

اکنون دنیا در مقابل عظمت والیبال ایران ، تا کمر خم می شود. شوخی است مگر؟!
قهرمان چند دوره المپیک، جام جهانی و لیگ جهانی را چند بار شکست می دهیم، آن هم در کشور خودش برزیل؛ شوخی است مگر؟!
قهرمان چند دوره لیگ جهانی ( هفت دوره پیاپی) را به راحتی می بریم، آن هم در کشور خودش ایتالیا؛ شوخی است مگر؟!
قهرمان المپیک لندن را در دو بازی پیاپی مثل آبِ خوردن می بریم، آن هم در کشور خودش روسیه؛ شوخی است مگر؟!
لهستان، بلغارستان، صربستان، آرژانتین و کلا همه غول های والیبال دنیا ضرب شصت والیبالیست های ایرانی را چشیده اند، که ایران خود، اکنون صاحب شکوه و عظمتی است در والیبال عالم. بردنِ ما برای تیم های آسیایی کره ، ژاپن و چین، چیزی شبیه آرزو شده است، که آنها زنگ تفریحی شده اند برای ما. همه این ها شوخی است مگر؟!

آری؛ دنیا در مقابل عظمت والیبال ایران تا کمر خم می شود.

کسی می داند والیبال ایران از کجا، از چه مسیری و چگونه به این حد از تعالی و رشد رسیده است؟ رسیدن به این حد از قله برای والیبال ایران چگونه میسر شد؟

من خودم خوب یادم هست که در سالهای انتهایی دهه 60 ، حاج آقا یزدانی خرم، رئیس وقت فدراسیون والیبال، همه علاقمندان، دلسوزان و برجستگان این ورزش را طی جلساتی گرد هم نشاند. جلساتی که ده ها نفر و بلکه صدها نفر متحدالهدف ، هر چند مختلف السلیقه، دایره وار گرد هم نشسته، بحث ها می کردند و نسخه ها می پیچند برای رشد والیبال ایران.
کارِ برنامه ریزی شده و مدون آغاز شد؛ به سنین پایه توجه ویژه شد؛ استعدادها کشف می شدند؛ چند سال بعد و در رده نوجوانان، جزء هشت تیم برتر دنیا شدیم.
کار بر اساس برنامه پیش رفت؛ هنوز به رده های سنی پایین توجه ویژه می شود؛ سال بعد در رده سنی امید جزء 4 تیم برتر دنیا می شویم، ابراهیم سن سبیلی ، والیبالیست آق قلایی تیم ملی، عنوان کامل ترین بازیکن مسابقات را از آنِ خود می کند. موفقیت ها ادامه دارد...
در رده نوجوانان ، سومِ جهان می شویم. بعضی ها فکر می کنند دارند رویا می بینند. سوم در بین همه دنیا؟؟!!
رسیدیم به رده سنی جوانان. باز هم همان مسیر موفقیت؛ ایران به فینال می رسد. در فینال مغلوب برزیل می شود و ایران می شود کشورِ دومِ دنیا در والیبال جوانان. شوخی است مگر؟! آن ذوق از بردن ژاپن کجا و این مقام دومی در کل دنیا کجا؟

موتور موفقیت والیبال از حرکت بازنایستاد ، کارها طبق برنامه قبلی پیش رفت و این است آنچه اکنون مشاهده می کنیم:

پادشاهی در آسیا و آقایی در کل دنیا

بهرام شفیع و آن ذوقِ مثال زدنی اش در برنامه ورزش و مردمش ، حدود 25 سال پیش که یادتان هست؟ اگر آن شب کسی به او می گفت  که آقای شفیع! بردنِ جوانان ژاپن که چیزی نیست، قرار است والیبال ایران بشود نامبر وانِ دنیا، آن وقت عکس العمل جناب شفیع چی می توانست باشد جز اینکه گوینده را مجنون و احمق فرض کند و بگوید:  ایران و پادشاهی در آسیا؟ ایران و آقایی در دنیا؟ ایران و بردن همه غول های والیبالِ دنیا؟ برو کشکت را بساب آقا؟ شوخی است مگر؟!

اما والیبال ایران خواست ...
هم زبان و هم دل شد...
انجام داد ...
حرکت کرد ...
و رفت و رفت تا رسید به قله ...

این رشد در والیبال را ایران در حوزه های دیگری نیز به خود دیده است. در فنآوری نانو، در تکنولوژی غرور آفرین انرژی هسته ای، در صنایع پیشرفته نظامی با همه مشتقات آن ( مثل ساخت موشک های دور برد و نقطه زن ، مثل ساخت زیر دریایی و ... )، در ساخت و پرتاب ماهواره به فضا، در ارسال موجود زنده به فضا، در رسیدن به دانش سلولهای بنیادین، در صنایع پیشرفته پتروشیمی و ... . این موفقیت ها به ما چه می گویند؟ جز اینکه " اگر بخواهیم و اراده کنیم و حرکت کنیم، خواهیم توانست"  ؟

مثالِ والیبال از آنجا که عینی تر، مانوس تر و ملموس تر است را می شود به عنوان الگو برای دیگرِ فعالیتها نیز به کار بست.
به نظر می رسد برای حلِّ معضلِ و درد بزرگِ کتاب نخواندنِ جامعه ایرانی نیز باید حرکتی این چنینی را پی ریزی نمود.

  • سپردنِ کار به کاردان ( مانند دبیر کل فعلی ) ،
  •  استفاده از نظرات مشفقانه و صاحب نظران حوزه مطالعه ( مخصوصا حوزه کودک و نوجوان )،
  •  کشف استعدادهای علاقمند و دغدغه مند از بین همکارانِ کتابدار و استفاده از ظرفیت این عزیزان،
  • همت و اراده همکارانِ کتابدار به شروع از خود برای انس با کتاب و مطالعه، 
  • ایجاد هم زبانی و هم دلی در بین همه همکاران در راستای هدف مشترک ( رونق مطالعه در بین جامعه ) ،
  •  توجه ویژه به سنین پایه ( در عین فعالیت در همه رده های سنی) ، 
  • حرکتِ برنامه محور، تخصصی و بر اساس اسلوب مشخص، 
  •  ارج و تکریم برجستگان این حوزه بصورت مستمر در بین همکارانِ فعلی،
  •  و ...

بر همین اساس گذر از تنگناهای اقتصادی ناشی از تحریمهای ظالمانه دشمنان ایران نیز چندان صعب نخواهد بود. گیریم بخواهند مملکتمان را ظالمانه و ناجوانمردانه و صرفا به خاطر استقلال علمی اش مورد تحریم قرار دهند، آیا نمی شود در جواب این حرفهای زور و بی منطق ، با رشد از درون ، با اتکا به توانمندی های داخلی، با وحدت و همدلی، با اراده و حرکت، کل تحریمها را 3-0 که هیچ، 6-0 ببریم و ثابت کنیم که می توانیم؟

طرف حساب ما در این آوردگاه هسته ای، خیرِ ما را نخواسته و نمی خواهد و نخواهد خواست. باز گیریم کاری به نص صریح قرآن که می فرماید: لن ترضی عنک الیهود و النصاری حتی تتبع ملتهم ( دشمنان شما مادامی که شما را به تسلیم و تابعیت ا زخودشان نکشانند از شما راضی نخواهند شد ابدا) نداشته باشیم، شواهد و تجربیات چند ده سال گذشته که پیش چشمان ماست. او جز به دست کشیدن از همه آن چه با خونِ دل و خونِ جوانان دانشمندمان به دست آورده ایم راضی نمی شود. خام که نیستیم، سالیان سال است که دیده ایم و شناختیمش. او می خواهد به کل دنیا بگوید ایران "غلط کرد" که از اول انقلابش اعلام کرد " آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند"؛ حال همه دنیا بیاید و ببیند که آمریکا توانست مچِ ایران را بخواباند.

ما می توانیم این گردنه ها را پشت سر بگذاریم اگر بخواهیم و اراده کنیم. اگر آب ِ خوردنمان را به تحریم گره نزنیم، اگر چشم به داخل و محصولات خودمان داشته باشیم ، اگر اندکی ، فقط اندکی سبک زندگی مان را تغییر دهیم ؛ اگر همدلی بین مسوولین حاکم باشد، اگر ذیل عمودِ خیمه انقلاب، هم صدایی و وحدت رویه وجود داشته باشد. ایران انقلابی به دفعات ثابت کرده است که می تواند مشکلات را رد کند. این بار هم رد خواهیم کرد به فضل خدا. مگر ندیدیم چه شد؟ شهدای مظلوم غواص را نگاه کنیم و ببینم. دستانمان را ببندند و زنده زنده و دسته جمعی هم که گورمان کنند نمی توانند انقلابمان را ...


درنگ: 
با تو قدم زدن را دوست دارم، بیا به جای خانه ،جاده ای بسازیم با هم... 

نظرات 5 + ارسال نظر
مداد کوچک دوشنبه 1 تیر 1394 ساعت 11:53 http://medadekuchak.blogsky.com

مُتحوّل کردنشان با او

پیاده کردنش با ما .......

" از والیبال آموز این سبک ِ عمل "
بیاییم ببینیم اصلا" کتاب را چرا مشاوره می دهیم
مشاوره ی کتابی منظورم هست
* تمام و کمال کتابی را خوانده باشی
* تاثیری که کتاب بر تو گُزارده
*تجربه ای که تشویقت کرده بخوانی اش را
در حیطه ی کتاب خوانی مان قرار دهیم
جواب خواهد داد .

کتاب دوستانی که من می شناسم یکّه تاز ِ میدان ِ دانائی اند .
برای تک تک سبز نوشتنی هایتان
1 : کار که به دست ِ اهلش سپرده شُد غَمی نیست
2: ادبیات کودکان و نوجوانان که می گوئیم ؛ اصلا" از برای ِ ماست ... مگر شازده کوچولو فتورمان نیست / مگر برای نوجوانان نیست .... مربای شیرین را .... من که ارتباطم با کُتُب ِ نوجوان در حدیست که می توانم بگویم نویسندگان رمان های نوجوان کارشان به مراتب سخت تر است و پیچیده
کنجکاوی شان را رفع می کند ؛ علائقه شان را دَفع
3: کشف ِ استعداد ها " داریم دُچار می شویم به قضیه ی فرار ِ مغز ها " شوخی که نیست باید ارزش داد به کتابخوان جماعت و کتابداران
4:اِستارتش با شما کتابداران
5: هم دلی ؛ هم زبانی = مُساوات ؛ برابری
6: سنین پایه ..... از کودکی باید فرهنگ سازی شود ؛ برگزاری نمایشگاه ها و علی الخصوص زنجیره ای که بتواند کتابخانه های عمومی را با مدارس پیوند دهد از نوع ِ نا گُسستَنی
7: تحرّک یعنی زنده باد عَلَم ِ عِلْمْ
8: در مناسبت های گوناگونی می توان مورد حمایت قرار داد / پاداش باعث تشدید ِ روحیه ی کارمندی می شود .

" زیادی شُد حرف ها "
پوزش

عزیزید

فجر دوشنبه 1 تیر 1394 ساعت 12:49

تبریک میگم این پیروزی رو به تمام مردم ایران

راهکارهای خوبی برای رشد کتابخوانی دادین

ابراهیمی دوشنبه 1 تیر 1394 ساعت 17:30

سلام.خدا قوت.میگم ماشالله از تاریخ والیبال ایران خوب یادتون مونده ها.
یکم بیشتر فک کنین ببینین از حمله مغول چیزی یادتون نمیاد....

به رئیس والیبالیستتون بگید نظرش راجع به اطلاعات ما چیه ؟

زمانی سه‌شنبه 2 تیر 1394 ساعت 09:12

ارتباط: والیبالی کتابداری سیاسی
جالبه

;l چهارشنبه 3 تیر 1394 ساعت 07:47

با سلام وآرزوی قبولی طاعات و عبادات
از پیشنهادی که به من تازه کار دادیدسپاسگزاری می کنم گرچه هنوز تجربه زیادی ندارم باز خیلی تمایل دارم تواین جمعهاو فعالیت ها شرکت کنم
ولی همون طور که می دونید شهریور ماه آزمون دارم که با این امتیاز کمی که بهمون دادن فک نمی کنم قبول بشم باز سعیمو می کنم کارهای کتابخانه ام از 4 ماه پیش که برام سامان اومده خیلی زیاد شده .
ان شاءالله بعد آزمون به جمعتون ملحق میشم افتخار میکنم تو این برنامه ها باشم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد